سیستمهای آبی در آفریقای جنوب صحرا به شکل فزایندهای در بحران قرار دارند. رشد جمعیت و گسترش اقتصادها، بیوقفه تقاضا برای آب را افزایش میدهد. تأمینکنندگان آب، درست مانند ملکه سرخ در داستان «آنسوی آینه»، برای اینکه عقب نمانند باید مدام سریعتر بدوند، اما در عمل در حال شکست خوردن هستند. از هر ده نفر در این منطقه، هفت نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. بسیاری از شرکتهای خدماترسان، آب بیشتری را در اثر شکستگی لولهها و خرابی کنتورها از دست میدهند تا آنچه به دست مصرفکنندگان میرسانند. آبی هم که عرضه میشود، اغلب به شکل خطرناکی آلوده است. سیلها و خشکسالیهای مکرر و شدیدتر، زیرساختهای آبی را بیش از پیش تهدید میکنند، در حالی که منابع ناکافی و مدیریت ناکارآمد، تلاشها برای گسترش شبکههای تأمین و بهبود خدمات را تضعیف کرده است.
تصمیمگیرندگان در آفریقای جنوب صحرا برای تأمین نیازهای آبی آینده کشورهایشان، باید مجموعهای از چالشهای درهمتنیده اقتصادی-اجتماعی، زیستمحیطی و سیاستی را مدیریت کنند. ترویج امنیت آبی در این منطقه نیازمند رویکردهای یکپارچهای است که ارتباطات متقابل میان ذینفعان، مصارف و منابع آب و سطوح مختلف حکمرانی را به رسمیت بشناسد تا بتوان زیرساختها، نهادها و رویههای تابآور لازم برای ترسیم مسیرهای پایدار رو به جلو را ایجاد کرد.
افزایش خطرات ناامنی آبی
توسعه منابع آب، یکی از ارکان اصلی رفاه بشر است. جوامع مدرن برای آشامیدن، پختوپز، نظافت، کشاورزی، صنعت، تولید انرژی و بهداشت عمومی به منابع کافی آب شیرین و سالم وابستهاند. سازمان ملل متحد با درک نقش حیاتی آب در رفاه اجتماعی و اقتصادی، «امنیت آبی» را چنین تعریف میکند:
«ظرفیت یک جمعیت برای تضمین دسترسی پایدار به مقادیر کافی و کیفیت قابل قبول آب به منظور حفظ معیشت، رفاه انسانی و توسعه اقتصادی-اجتماعی؛ همچنین برای اطمینان از حفاظت در برابر آلودگیهای آبی و بلایای مرتبط با آب، و برای حفظ اکوسیستمها در فضایی از صلح و ثبات سیاسی.»
اما آفریقای جنوب صحرا در دستیابی به این اهداف ناموفق بوده است. از منطقه ساحل تا آفریقای جنوبی، حدود ۸۶۹ میلیون نفر – جمعیتی بیش از کل جمعیت ایالات متحده و اتحادیه اروپا – فاقد آب آشامیدنی با مدیریت ایمن هستند. از سال ۲۰۱۵، سهم ساکنانی که از چنین خدماتی بهرهمندند، با وجود رشد ۲۰ درصدی جمعیت، به سختی از ۲۷ درصد به ۳۱ درصد رسیده است. در بسیاری از کشورها، پوشش آب آشامیدنی سالم یا متوقف شده یا کاهش یافته است. آلودگی فزاینده ناشی از رشد شهرها، افزایش تولیدات صنعتی و تشدید کشاورزی و دامپروری، به سرعت این منطقه را به کانون اصلی جهانی برای افت کیفیت آب تبدیل کرده است. کمتر از ۱۰ درصد فاضلاب این منطقه پیش از تخلیه مستقیم به محیط زیست، تصفیه میشود. بلایای مرتبط با آب نیز که در حال تشدید هستند، سالانه به طور متوسط ۱۵ میلیون نفر را تحت تأثیر قرار داده و میلیاردها دلار خسارت به بار میآورند.
در مجموع، آفریقای جنوب صحرا به عنوان ناامنترین منطقه جهان از نظر منابع آبی شناخته میشود. در یک ارزیابی جهانی از ۱۸۶ کشور بر اساس ۱۰ شاخص امنیت آبی (شامل در دسترس بودن، کیفیت و ایمنی آب)، سازمان ملل تمام کشورهای این منطقه را «ناامن» و ۱۲ کشور را «بحرانی» ارزیابی کرد.
پیامدهای این وضعیت بسیار جدی است. کشورهای آفریقای جنوب صحرا که همگی در دسته کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط-پایین قرار دارند، اگر نتوانند چالشهای فزاینده آب را حل کنند، ممکن است تا اواسط قرن با کاهش شدید ۱۰ تا ۱۵ درصدی تولید ناخالص داخلی خود روبرو شوند.
ساخت تابآوری: زیرساخت، اطلاعات و نهادها
فشار بر سیستمهای آبی آفریقا در حال افزایش است. تقاضا برای آب در آفریقای جنوب صحرا سریعتر از هر جای دیگری در جهان رشد میکند. مؤسسه منابع جهانی پیشبینی میکند که تا اواسط قرن، کل مصرف آب در منطقه به دلیل افزایش شدید نیازهای کشاورزی و خانگی، ۱۶۳ درصد افزایش خواهد یافت. انتظار میرود تقاضای آب از سوی بخشهای صنعتی و تولیدی نیز سر به فلک کشیده و از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۵۰ نزدیک به چهار برابر شود. جمعیت منطقه نیز تا سال ۲۰۵۴ با ۷۹ درصد افزایش، ۹۸۱ میلیون نفر بیشتر خواهد شد که بخش بزرگی از این رشد در شهرها، به ویژه در سکونتگاههای غیرر رسمی و شهرهای کوچک فاقد خدمات عمومی، رخ خواهد داد. جمعیت ساکن در مناطق شهری که با کمبود دائمی آب مواجهاند، میتواند شش برابر شده و در سال ۲۰۵۰ به ۱۶۲ میلیون نفر برسد. این روندها، چشمانداز رقابت فزاینده میان کاربران مختلف برای منابع محدود را ترسیم میکند و تصمیمگیرندگان را ناچار به انتخابهای دشوار میان تأمین آب خانوارها و نیازهای بخش کشاورزی و صنعت میکند.
همزمان با رشد تقاضا، فشار بر منابع آب نیز تشدید میشود. فراوانی خشکسالیها در آفریقای جنوب صحرا از دهه ۱۹۷۰ سه برابر شده و وقوع سیلاب بیش از ده برابر افزایش یافته است. این تصور قدیمی که عرضه و تقاضای آب را میتوان در چارچوب نوسانات تاریخی مدیریت کرد، دیگر اعتبار ندارد. تقاضای فزاینده و نوسانات شدید هیدرولوژیکی، تصمیمگیرندگان حوزه آب را با عدم قطعیتهای پیچیده اجتماعی و زیستمحیطی روبرو خواهد کرد. بسته به مدلها و سناریوهای مختلف، پیشبینیها نشان میدهند که تعداد افراد درگیر با تنش آبی در این منطقه تا سال ۲۰۵۰ ممکن است تا ۹۲۱ میلیون نفر افزایش یا ۴۲۹ میلیون نفر کاهش یابد.
تحقق امنیت آبی در چنین چشماندازی از فشارهای متغیر و اختلالات غیرقابل پیشبینی، نیازمند رویکردهای انعطافپذیر و تابآوری است که بتواند در طیف وسیعی از آیندههای ممکن موفق عمل کرده و اهداف مشترک ذینفعان متعدد را پیش ببرد. «تابآوری برای امنیت آبی» را میتوان توانایی مردم و سیستمها برای پیشبینی، سازگاری و بهبودی از شوکها و تنشها به نحوی تعریف کرد که آسیبپذیری را کاهش دهد، از معیشت محافظت کند، بهبودی را تسریع بخشد و از توسعه اقتصادی و اجتماعی حمایت کند. تابآوری مستلزم ایجاد ظرفیت در نهادها، سیستمها و جوامع برای مقابله با ریسکهای در حال تحول و علل ریشهای آنهاست. سه ظرفیت کلیدی برای مقابله با این ریسکها عبارتند از: ۱) ظرفیت جذب (برای پیشگیری، کاهش و مقاومت در برابر تنشها)؛ ۲) ظرفیت انطباقی (برای ایجاد گزینههای متنوع جهت سازگاری و بازیابی)؛ و ۳) ظرفیت توانمندساز (که ساختارها و فرآیندهای تصمیمگیری را برای شناسایی علل ریشهای و اجرای راهحلهای یکپارچه فراهم میکند). در این راستا، ترویج زیرساختهای پایدار، اطلاعات کاربردی و نهادهای مؤثر، اجزای در هم تنیده سیستمهای آبی تابآور هستند.

زیرساخت
زیرساخت پایدار، ستون فقرات سیستمهای آبی تابآور است. ایستگاههای پمپاژ، تأسیسات ذخیرهسازی، تصفیهخانهها و شبکههای توزیع، ظرفیتهای جذب و انطباقی را برای مقابله با تنشهای ناشی از رشد تقاضا و کاهش اثرات رویدادهای شدید فراهم میکنند. با این حال، در سراسر آفریقای جنوب صحرا، منابع ناکافی و مدیریت ضعیف، مانع توسعه مؤثر زیرساختها میشود. بسیاری از پروژهها در چرخه پرهزینه و بیهوده «ساخت، بیتوجهی، بازسازی» گرفتارند. برای نمونه، نصب تلمبههای دستی دسترسی به آب را افزایش داده، اما کیفیت پایین ساخت و عدم نگهداری باعث شده که در هر زمان، یکچهارم آنها از کار افتاده باشند. در برخی کشورها، تا ۴۰ درصد از منابع آب روستایی جدید طی دو سال اول از کار میافتند. به همین ترتیب، بخش نگرانکنندهای از آب عرضه شده از طریق لولههای فرسوده، کنتورهای معیوب و سرقت هدر میرود. این «آب بدون درآمد» (NRW) در ۱۲ کشور منطقه به طور متوسط بین ۳۰ تا ۶۰ درصد گزارش شده و در مواردی به بیش از ۹۰ درصد نیز رسیده است.
همچنین، عملیات زیرساختی باید به طور فزایندهای با شرایط اقلیمی شدید سازگار شود. خشکسالیها منابع آب سطحی و زیرزمینی را خشک میکنند و آلایندهها را در آب باقیمانده متمرکز میسازند. سیلابها نیز میتوانند زیرساختها را تخریب کرده و آلایندهها را وارد منابع آبی کنند. نکته مهم این است که زیرساختهای ساختهشده برای یک خطر، ممکن است خطرات دیگری را تشدید کنند؛ برای مثال، دیوارههای ضد سیل میتوانند مانع تغذیه سفرههای آب زیرزمینی شده و اثرات خشکسالی را بدتر کنند.
برای تضمین امنیت آبی، توسعه زیرساختها باید فراتر از ساخت اولیه باشد و شامل مدلهایی برای تأمین مالی پایدار، بهرهبرداری، نظارت و نگهداری شود. طراحی زیرساختها نیز باید بر تابآوری کل سیستم تأمین آب، بهداشت و کاهش خطر بلایا متمرکز باشد. «راهحلهای طبیعتمحور» میتوانند با بهرهگیری از زیرساختهای طبیعی موجود، فشار بر ساختوسازهای جدید را کاهش دهند. برای مثال، استراتژیهایی مانند «بانکداری آب زیرزمینی» میتوانند آبهای اضافی ناشی از سیلاب را برای تغذیه سفرههای آب زیرزمینی و استفاده در آینده ذخیره کنند.
اطلاعات
مدیریت ریسکهای پیچیده امنیت آبی به اطلاعات دقیق، بهموقع و منسجم برای هدایت سیاستگذاریها بستگی دارد. اما آفریقای جنوب صحرا از کمبود شدید دادههای آبی رنج میبرد. شبکههای پایش هیدرولوژیکی پراکنده و سیاستهای جمعآوری و تحلیل دادهها ضعیف است. فناوریهای جدید مانند سنجش از دور ماهوارهای و هوش مصنوعی میتوانند با پر کردن شکافهای دادهای و ارائه مدلهای پیشبینیکننده، به مدیران در تصمیمگیری و ایجاد سیستمهای هشدار اولیه کمک کنند.
مدیریت مؤثر آب، نیازمند درک پویاییهای اجتماعی-اقتصادی نیز هست. برای مثال، خانوارهای روستایی در آفریقا اغلب از منابع آبی متعددی برای اهداف مختلف استفاده میکنند که نشاندهنده نیازها و ریسکهای گوناگون آنهاست. درک این رفتارها میتواند به شرکتهای آب برای طراحی خدمات بهتر کمک کند. مطالعاتی مانند «مقیاسهای تجربه ناامنی آب خانوار» با بررسی تجربیات کاربران، به توسعه معیارهای استاندارد برای سنجش جنبههای مختلف امنیت آبی کمک میکند.
سیاستگذاران آفریقایی، کمبود داده را مانعی بزرگ برای دستیابی به اهداف امنیت آبی میدانند. بهبود جمعآوری و کاربرد اطلاعات نیازمند ظرفیتسازی در خدمات ملی آب و هوا، همکاری بین تأمینکنندگان و مصرفکنندگان داده و تعریف سیاستهای روشن برای دسترسی به اطلاعات است. «سیستم هشدار و اقدام زودهنگام چندخطره آفریقا» که اخیراً توسط اتحادیه آفریقا راهاندازی شده، نمونهای از این تلاشهاست.
نهادها
ایجاد و حفظ سیستمهای آبی تابآور، نیازمند مدیریت یکپارچه ریسکها و منابع در مقیاسهای مختلف، میان ذینفعان گوناگون و در سطوح متفاوت حکمرانی است. عملیاتی کردن تابآوری مستلزم پاسخ به این پرسشهاست: تابآوریِ چه سیستمی، در برابر چه ریسکی، برای چه کسی و با چه ابزاری؟ نهادها فضایی هستند که در آن این تصمیمات گرفته میشوند و ساختارها و قوانینی را فراهم میکنند که مردم از طریق آنها برای دستیابی به اهداف مشترک آبی، سازماندهی و مذاکره میکنند.
در آفریقای جنوب صحرا ساختارهای حکمرانی متنوعی وجود دارد، اما مدیریت آب معمولاً ترکیبی از نهادهای دولتی، مقامات سنتی و بازیگران بخش خصوصی است. این ساختارهای پیچیده و تداخل مسئولیتها اغلب به سیاستهای ناهماهنگ و متضاد منجر میشود. مقیاسهای جغرافیایی مدیریت آب (مانند حوضههای آبریز) نیز با مرزهای سیاسی مطابقت ندارند.
بررسیها نشان میدهند که عدم هماهنگی، مانع اصلی تابآوری است و نتایج نامطلوبی به همراه دارد. برای مثال، در غنا، خشکسالی هم بر آب آشامیدنی خانوارها و هم بر کشاورزی فشار میآورد. استراتژی کشاورزان برای افزایش آبیاری، میتواند با نیازهای خانگی دیگران که به همان منبع آب وابستهاند، در تضاد قرار گیرد و باعث بروز درگیری شود.
ایجاد امنیت آبی از دریچه تابآوری، با ایجاد پلتفرمهای مشارکتی منظم برای گردهم آوردن ذینفعان مختلف تقویت میشود. سازوکارهایی مانند انجمنهای کاربران آب و کمیسیونهای آب میتوانند به انسجام سیاستها، اشتراک دانش و هماهنگی منابع کمک کنند. تقویت نهادهای حکمرانی، کلید تقویت امنیت آبی است، اما این حوزه توجه و منابع کافی دریافت نمیکند. تصمیمگیرندگان آفریقایی، ضعفهای نهادی را مانع اصلی میدانند، با این حال کمتر از ۱۶ درصد از کمکهای توسعه جهانی به بخش آب در این منطقه به تقویت حکمرانی و ظرفیتسازی اختصاص یافته است. کمتر از نیمی از کشورها نیز رویههایی برای مشارکت معنادار جوامع در سیاستگذاری دارند. این وضعیت، دستورالعملی برای تداوم ناامنی آب است. ساختن آیندهای تابآور برای آب، به همان اندازه که به زیرساختهای سخت مانند لولهها نیاز دارد، به زیرساختهای نرم یعنی ظرفیتهای نهادی نیز وابسته است.