⏳مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: پروجکت سیندیکیت / اسلاوومیر سیراکوسکی | 📅 تاریخ: ۱ مارس ۲۰۲۵ / ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
فروپاشی نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکا
حمله لفظی دونالد ترامپ و جی.دی. ونس به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در دفتر بیضی کاخ سفید، تکاندهنده اما نه غیرمنتظره بود. ایالات متحده با سرعتی سرسامآور در حال از دست دادن اعتبار بینالمللی خود است و تنها دیکتاتورهای جهان به این روند واکنش مثبتی نشان میدهند. آسیبهایی که به وجهه ایالات متحده وارد شده، ممکن است دههها باقی بماند—و شاید حتی غیرقابل ترمیم باشد.
با پایان یافتن نظم جهانی که پس از جنگ جهانی دوم تحت رهبری آمریکا شکل گرفت، ما اکنون شاهد خلأ قدرت هستیم. در حالی که دولتهای سرکش از این شرایط به نفع خود بهرهبرداری میکنند، اروپا باید وارد عمل شود و نقش رهبری جهانی را که آمریکا به حال خود رها کرده است، بر عهده بگیرد. نخستین قدم در این راستا، حمایت قاطع از اوکراین در برابر تجاوز روسیه است.
اروپا در جایگاه قدرت
درست است که اروپا بهاندازه ایالات متحده از لحاظ نظامی قدرتمند نیست، اما این به معنای ضعف آن نیست. نیروهای نظامی متحد اروپا از باتجربهترین و نوآورانهترین ارتشهای جهان هستند. اتفاقاتی که در کاخ سفید رخ داد—و توسط ترامپ و ونس عامدانه به نمایش گذاشته شد—باید برای اروپا یک زنگ هشدار باشد. پس از دههها تعلل، اکنون زمان سازماندهی مجدد اروپا فرا رسیده است.
اروپا منابع لازم برای تبدیلشدن به یک قدرت مستقل را دارد. این قاره میتواند از اوکراین حمایت کند و در برابر روسیه بایستد. همچنین، ظرفیت اقتصادی آن بهاندازهای قوی است که بتواند نظم جدید جهانی را به جایگزینی برای سیستم تحت رهبری آمریکا تبدیل کند.

بحران سیاسی در واشنگتن
در کنفرانس امنیتی مونیخ اخیر، با بسیاری از سیاستمداران آمریکایی گفتگو کردم—از جمله سناتور لیندسی گراهام، که همچنان از ترامپ حمایت میکند—و در چهره هیچیک از آنها نشانی از اعتمادبهنفس ندیدم. آنها بهجای اینکه حقیقت را بپذیرند، در برابر دستورات “رهبر عزیزشان” کرنش کردند. تماشای این صحنهها برای بسیاری از ناظران جهانی شرمآور بود.
در پشت پرده، وقتی از کیت کلوگ، نماینده ترامپ در امور اوکراین، پرسیده شد که “آیا هنوز ائتلافی وجود دارد؟”، او اعتراف کرد که خودش هم مطمئن نیست. قدرت در واشنگتن اکنون کاملاً در دست ترامپ متمرکز شده است. دیگر هیچ “بزرگسال عاقلی” در اتاق تصمیمگیری وجود ندارد، بلکه فقط گروهی از چاپلوسان هستند که برای تکرار سخنان رهبرشان رقابت میکنند.
فروپاشی جایگاه جهانی آمریکا
تاریخنگار آمریکایی، تیموتی اسنایدر، بهدرستی اشاره کرده است که سال ۲۰۲۵ دیگر به آنچه آمریکا فکر میکند مربوط نیست؛ بلکه به این بستگی دارد که اروپا چه کاری میتواند انجام دهد. سیاستهای ترامپ، که در کوتاهمدت ممکن است برخی را راضی کند، در بلندمدت به یک بحران جدی منجر خواهد شد. از بین بردن نهادهای دولتی، اعمال تعرفههای تجاری بیهدف و دور کردن متحدان بینالمللی، صدماتی ایجاد خواهد کرد که ممکن است آمریکا دیگر نتواند آنها را جبران کند.
ضرورت حمایت از اوکراین
اروپا باید اکنون در کنار اوکراین بایستد. رفتار تحقیرآمیزی که زلنسکی در کاخ سفید دریافت کرد، یک پیروزی برای کرملین بود. و نه، اگر او اجازه میداد که ترامپ و ونس او را تحقیر کنند، نتیجه بهتری نمیگرفت. این دولت آمریکا بهوضوح نشان داده که وفاداریاش به کدام سو است. همین مسئله در مورد توافق استراتژیک مواد معدنی نیز صادق است، جایی که ترامپ تلاش کرد توافقی ناعادلانه را به اوکراین تحمیل کند. نسخه اولیه این توافق شبیه یک معامله مافیایی بود، اما زلنسکی از پذیرش آن امتناع کرد و نسخه جدیدی از آن پیشنهاد شد که عادلانهتر بود.
آیا آمریکا تغییر خواهد کرد؟
شاید رفتار ترامپ و ونس در نهایت باعث ایجاد واکنشی در میان مردم آمریکا شود. اما اروپا نمیتواند منتظر بماند تا ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد. در حالی که آمریکا به دلیل مشکلات داخلی خود درگیر است، اروپاییها باید سرنوشت خود را به دست بگیرند و خود را برای یک دنیای پساآمریکایی آماده کنند.

بحران سیاسی در واشنگتن
در کنفرانس امنیتی مونیخ اخیر، با بسیاری از سیاستمداران آمریکایی گفتگو کردم—از جمله سناتور لیندسی گراهام، که همچنان از ترامپ حمایت میکند—و در چهره هیچیک از آنها نشانی از اعتمادبهنفس ندیدم. آنها بهجای اینکه حقیقت را بپذیرند، در برابر دستورات “رهبر عزیزشان” کرنش کردند. تماشای این صحنهها برای بسیاری از ناظران جهانی شرمآور بود.
در پشت پرده، وقتی از کیت کلوگ، نماینده ترامپ در امور اوکراین، پرسیده شد که “آیا هنوز ائتلافی وجود دارد؟”، او اعتراف کرد که خودش هم مطمئن نیست. قدرت در واشنگتن اکنون کاملاً در دست ترامپ متمرکز شده است. دیگر هیچ “بزرگسال عاقلی” در اتاق تصمیمگیری وجود ندارد، بلکه فقط گروهی از چاپلوسان هستند که برای تکرار سخنان رهبرشان رقابت میکنند.
فروپاشی جایگاه جهانی آمریکا
تاریخنگار آمریکایی، تیموتی اسنایدر، بهدرستی اشاره کرده است که سال ۲۰۲۵ دیگر به آنچه آمریکا فکر میکند مربوط نیست؛ بلکه به این بستگی دارد که اروپا چه کاری میتواند انجام دهد. سیاستهای ترامپ، که در کوتاهمدت ممکن است برخی را راضی کند، در بلندمدت به یک بحران جدی منجر خواهد شد. از بین بردن نهادهای دولتی، اعمال تعرفههای تجاری بیهدف و دور کردن متحدان بینالمللی، صدماتی ایجاد خواهد کرد که ممکن است آمریکا دیگر نتواند آنها را جبران کند.
ضرورت حمایت از اوکراین
اروپا باید اکنون در کنار اوکراین بایستد. رفتار تحقیرآمیزی که زلنسکی در کاخ سفید دریافت کرد، یک پیروزی برای کرملین بود. و نه، اگر او اجازه میداد که ترامپ و ونس او را تحقیر کنند، نتیجه بهتری نمیگرفت. این دولت آمریکا بهوضوح نشان داده که وفاداریاش به کدام سو است. همین مسئله در مورد توافق استراتژیک مواد معدنی نیز صادق است، جایی که ترامپ تلاش کرد توافقی ناعادلانه را به اوکراین تحمیل کند. نسخه اولیه این توافق شبیه یک معامله مافیایی بود، اما زلنسکی از پذیرش آن امتناع کرد و نسخه جدیدی از آن پیشنهاد شد که عادلانهتر بود.
آیا آمریکا تغییر خواهد کرد؟
شاید رفتار ترامپ و ونس در نهایت باعث ایجاد واکنشی در میان مردم آمریکا شود. اما اروپا نمیتواند منتظر بماند تا ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد. در حالی که آمریکا به دلیل مشکلات داخلی خود درگیر است، اروپاییها باید سرنوشت خود را به دست بگیرند و خود را برای یک دنیای پساآمریکایی آماده کنند.
نتیجهگیری: اروپا باید رهبری جهان را به دست بگیرد
من تعجب نخواهم کرد اگر رفتار مشمئزکننده ترامپ و ونس باعث واکنش تندی از سوی مردم آمریکا شود. اما اروپاییها نمیتوانند منتظر بمانند. با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، خود آمریکاییها مشکلات بزرگی برای حل کردن خواهند داشت. اروپاییها باید سرنوشت خود را به دست خود بگیرند.
اروپا با تکیه بر ظرفیتهای نظامی و اقتصادی خود و ایجاد ائتلافهای جدید، میتواند خلأ قدرت ناشی از انزوای آمریکا را پر کند. زمان آن رسیده که اروپا به عنوان رهبر جدید جهان عمل کند و نظم جهانی مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر را احیا کند.
“`